شرح دعای مکارم الاخلاق: (۲۱)
شرح فراز«اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَهً تُعَابُ مِنِّی إِلَّا أَصْلَحْتَهَا»
در میان نیایشهای عمیق و پرمغز دعای مکارم الاخلاق، فراز «اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَهً تُعَابُ مِنِّی إِلَّا أَصْلَحْتَهَا» و «وَ لَا عَائِبَهً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا» مانند چراغی روشنگر راه انسان به سوی کمال است. این جملات، نه تنها درخواستی از خداوند برای پاکسازی عیوب است، بلکه درسنامهای است برای پیوند میان ارادهٔ انسانی و لطف الهی.
خاستگاه قرآنی اصلاح عیوب
قرآن کریم با صراحت میفرماید:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ﴿۹﴾ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا﴿۱۰﴾» (سوره الشمس)
ترجمه: «رستگار شد کسی که نفس خود را پاک کرد و نومید شد کسی که آن را آلوده ساخت.»
این آیات نشان میدهد که پاکسازی عیوب، شرط رسیدن به فلاح است، اما پرسش اینجاست: آیا انسان به تنهایی از پس این کار برمیآید؟ پاسخ در آیهای دیگر نهفته است:
«وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ» (النور: ۲۱)
ترجمه: «خداوند هر که را بخواهد، پاک میگرداند.»
یعنی تزکیهٔ نفس، هرچند نیازمند تلاش انسان است، اما بدون لطف خداوند ناتمام میماند.
حدیثی گویا از امام صادق(ع)
در کتاب شریف الکافی آمده است:
«إِنَّمَا يُدَاقُّ اللَّهُ الْعَبْدَ فِي الْعَمَلِ حَتَّى يَتْرُكَهُ الْحَرَامَ ثُمَّ يُوَفِّقُهُ لِلتَّوْبَةِ» (ج۲، ص۴۵۳)
ترجمه: «خداوند بنده را در عملش میآزماید تا از حرام دور شود، سپس توفیق توبه به او میدهد.»
این روایت، دوگانهٔ «تلاش انسان»
و «توفیق الهی» را به زیبایی ترسیم میکند. گویی خداوند ابتدا انسان را به سمت شناخت عیوب سوق میدهد و سپس دستش را میگیرد تا از گِلزار رذایل رهایی یابد.
امام علی(ع) و اصلاح باطن
در نهج البلاغه میخوانیم:
«مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِيَتَهُ» (حکمت ۳۲۹)
ترجمه: «هر که باطنش را اصلاح کند، خداوند ظاهرش را اصلاح میکند.»
این کلام، رابطهٔ ناگسستنی میان تلاش فردی و حمایت الهی را نشان میدهد. اگر انسان گام اول را بردارد، خداوند گامهای بعدی را هموار میکند.
عیبجویی؛ مانعی بر سر راه اصلاح
قرآن کریم هشدار میدهد:
«وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ» (الحجرات: ۱۱)
ترجمه: «از یکدیگر عیبجویی نکنید.»
اما نکته اینجاست که عیبِ واقعی، همان است که خداوند آن را ناپسند میداند. گاه ما از عیوب ظاهری دیگران مینالیم، اما غافلیم که عیوب درونی خودمان، چون خوره به جانمان افتاده است.
امام رضا(ع) و تبدیل کینه به گذشت
در عیون أخبار الرضا روایت شده است:
«صَاحِبُ النِّعْمَةِ يَجِبُ أَنْ يُحْسِنَ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْهِ» (ج۲، ص۶۵)
ترجمه: «دارندهٔ نعمت (الهی) باید به کسی که به او بدی کرده، نیکی کند.»
این حدیث، نمونهٔ بارزی از «تبدیل عیب به فضیلت» است. کینهتوزی، عیبی است که با گذشت و نیکی، به حسن تبدیل میشود.
آیا انسان در اصلاح عیوب مجبور است؟
در کتاب توحید صدوق آمده است:
«لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ وَ لَٰکِنْ أَمْرٌ بَیْنَ الْأَمْرَیْنِ» (ص۳۶۰)
ترجمه: «نه جبر است و نه تفویض، بلکه امری میان این دو است.»
یعنی اصلاح عیوب، نه کاملاً در اختیار ماست و نه خارج از ارادهٔ ما. اینجاست که باید دست به دعا برداریم و بگوییم: «خدایا! خودت به ما کمک کن تا خودمان را اصلاح کنیم.»
نکتهٔ پایانی: توکل، نه تنبلی!
گاهی فکر میکنیم دعا کردن به معنای دست روی دست گذاشتن است! اما حقیقت این است که دعای «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ عُیُوبِی» یعنی «خدایا! من تلاش میکنم، اما تو نقصهایم را کامل کن.» همانطور که کشاورز زمین را شخم میزند، بذر میپاشد و سپس از خداوند طلب باران میکند.
پرسشی برای تأمل
آیا تا به حال به عیوبی فکر کردهاید که مانند سایه، همیشه همراهتان است؟ شاید همین حالا زمان آن رسیده که با گفتن این دعا، از خداوند بخواهید آنها را به زیباییهای وجودتان تبدیل کند. به قول شاعر:
عیبِ ما جمله نگارند و هنرها همه تو
ای خدا! جملهٔ ما را به هنر آراسته کن...
✍️ سیدرضا جباری