قصه های قرآنی:
«هارون(ع): رهبری در تَنِشِ فتنهها؛ از گوسالهٔ طلایی تا بتهای مدرن»
در دل تاریخ بنی اسرائیل، هارون(ع) چراغ هدایتی بود که پرتو حکمتش تاریکی های جهل را می شکافت. قرآن کریم در توصیف جایگاه او می فرماید:
«وَاجْعَلْ لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی هَارُونَ أَخِی ۖ اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی» (طه: ۲۹-۳۰)
«و برای من، از خاندانم هارون برادرم را وزیر و پشتیبان قرار ده! با او پشتم را محکم کن!»
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه روایتی ژرف نقل می کند:
«إِنَّ هَارُونَ کَانَ لِسَانَ مُوسَی، یُنَاطِحُ الْجِبَالَ بِحِکْمَتِهِ» (تفسیر القمی، ج۲، ص۲۶۷)
«همانا هارون زبانِ گویای موسی بود؛ با حکمتش کوه ها را به نبرد می طلبید.»
قوم بنی اسرائیل، با وجود دیدن شکافتن دریا و نزول «مَنّ و سَلوی»، باز هم در گرداب تردید دست و پا می زدند. قرآن از زبان آنان روایت می کند:
«وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» (بقره: ۵۵)
«و [یاد کنید] هنگامی که گفتید: ای موسی! تا خدا را آشکارا نبینیم، هرگز به تو ایمان نمی آوریم! پس صاعقه شما را فرو گرفت در حالی که [نتیجهٔ عملتان را] می نگریستید.»
این آیه، نمادی از روحیهٔ مادی محوری قومی است که حتی پس از نجات از چنگال فرعون، اسیر نفسانیات خویش باقی ماندند.
هارون(ع) اما تنها به معجزهٔ عصا بسنده نکرد. امام باقر(ع) در وصف او فرمود:
«أَعْطَی اللَّهُ هَارُونَ الْحِکْمَةَ حَتَّی کَانَ الصَّبِیُّ فِی مَکْتَبِهِ یَفْقُهُ کَالْعَالِمِ» (الکافی، ج۴، ص۲۲۳)
«خداوند به هارون آنچنان حکمتی عطا کرد که حتی کودک در مکتبش، چونان عالمی فقیه می شد.»
این حکمت، زمانی آزمون شد که موسی(ع) به میقات پروردگار شتافت و سامری فرصت طلب، گوساله ای زرین ساخت. هارون(ع) خطاب به قوم فریاد زد:
«یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ ۖ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَٰنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی» (طه: ۹۰)
«ای قوم! شما با این [گوساله] آزمایش شده اید! پروردگارتان [الله] مهربان است؛ پس از من پیروی کنید و فرمانم را گردن نهید!»
امام رضا(ع) در تحلیل این رویداد، کلیدی ترین درس رهبری را بیان می کند:
«لَوْ عَاجَلَهُمْ هَارُونُ بِالْعُقُوبَةِ لَانْقَلَبُوا کَفَرَةً، فَصَبَرَ حَتَّی یَرْجِعَ مُوسَی» (عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۲۹۴)
«اگر هارون به سرعت آنان را کیفر می داد، همگی به کفر باز می گشتند؛ پس شکیبایی کرد تا موسی بازگردد.»
عذاب الهی اما بی تأخیر نبود. هنگام بازگشت موسی(ع)، آتش خشم الهی فتنه گران را دربرگرفت:
«فَأَخَذَ السَّامِرِیُّ نَارًا فَأَلْقَاهَا فِی الْجَسَدِ فَکَذَٰلِکَ یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّةِ الْکَافِرِینَ» (طه: ۹۶-۹۷)
«پس سامری آتشی برگرفت و در پیکر گوساله افکند! اینگونه شیطان، آرزوهای کافران را به تباهی می کشاند.»
درس امروز: گوساله های عصر تکنولوژی
اگر دیروز گوساله از طلا ساخته می شد، امروز «بتِ اعتیاد دیجیتال»، «فریبِ ثروت بادآورده» و «عبادتِ مقام» جایگزین آن شده است. قرآن دربارهٔ این فریب مدرن هشدار می دهد:
«وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ» (آل عمران: ۱۸۵)
«و زندگی دنیا جز کالای فریبنده نیست.»
هارون(ع) به ما می آموزد که رهبریِ خردمندانه، نه تسلیم فتنه هاست و نه خشونت کور. امیرالمؤمنین(ع) در نامه به مالک اشتر فرمود:
«إِنَّ النَّاسَ لَنْ یَصْبِرُوا عَلَی الْجَوْرِ، فَلَا تَدْعُ إِلَی الْجَبْرُوتِ» (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
«مردم بر ستم شکیبا نمی مانند؛ پس به زورگویی فراخوان مده!»
پرسشِ جاودان:
آیا ما همان «نسل میراث دارِ کتاب» نیستیم که قرآن درباره اش می گوید:
«فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَی وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا» (اعراف: ۱۶۹)
«پس پس از آنان، نسلی جایگزین شدند که میراث دار کتاب گشتند، ولی متاع ناچیز دنیا را برگرفتند و گفتند: به زودی آمرزیده می شویم!»
این عبارت تلنگری است بر وجدان های خفته تا در کشاکشِ فتنه های نوین، راه هارون(ع) را فراموش نکنیم.
منابع:
۱. الکافی، کلینی، ج۴، ص۲۲۳
۲. تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۲۶۷
۳. عیون أخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۱، ص۲۹۴
۴. نهج البلاغه، نامه ۵۳
✍️ سیدرضا جباری