الهام اخلاقی: نقش روحانیت در تاب آوری جامعه امروز (۳)
موضوع سوم: ساده زیستی به عنوان الگوی عملی روحانیون
در عصری که «زَرابِیةُ الحَیاةِ الحَدِیثَةِ» (فرشینههای رنگارنگ زندگی مدرن) چشمانمان را خیره کرده، بانگ فریاد امام صادق(ع) در گوش جان مینویم: «مَا أَضْيَقَ الْعَيْشَ إِلَّا بِمُتَاعِ الدُّنْيَا» (بحارالأنوار، ج۷۳، ص۹۸) «زندگی جز با وابستگی به متاع دنیا تنگ نمیشود». اینجاست که سادهزیستی روحانیون نه یک انتخاب، که «فریضهای الهی» برای نجات جامعه از بحران هویت است.
تاریخ اسلام گواهی میدهد که سادهزیستی، خون در رگهای اولیای الهی جاری بود. وقتی امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۱۶۰ نهجالبلاغه میفرماید: «أَلَا وَإِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ...» «آگاه باشید! امام شما از دنیا به دو جامه کهنه و دو قرص نان بسنده کرده است»، این تنها یک روایت تاریخی نیست؛ الگویی زنده برای روحانیونی است که امروز در برابر مغازههای پر زرق و برق بازارهای تهران یا قم ایستادهاند!
پیامبر اکرم(ص) در حدیثی که ابوداوود در سننش روایت میکند (جلد ۴، ص۲۲۳)، زندگی خویش را اینگونه ترسیم میفرماید: «مَا لِي وَلِلدُّنْيَا؟ إِنَّمَا مَثَلِي وَمَثَلُ الدُّنْيَا كَرَاكِبٍ اِسْتَظَلَّ تَحْتَ شَجَرَةٍ ثُمَّ رَاحَ...» «من و دنیا چه نسبتی دارم؟ مثال من و دنیا مانند سواری است که ساعتی زیر سایه درختی میآساید و سپس کوچ میکند». این نگاهِ گذرا به دنیا، امروز درسنامهای عملی برای طلبهای است که اسیر وام بانکی برای خرید خودروی لوکس شده!
علمای ربانی، حلقهٔ اتصال این سیره به جامعه امروزند. آیتالله سید علی قاضی (استاد اخلاق علامه طباطبایی) در کلبهای گِلی زندگی میکرد که حتی میز و صندلیِ چوبی در آن یافت نمیشد. نقل است شاگردانش برای آزمون قناعت، نان خشکِ شبانه را پشت در خانهاش میگذاشتند؛ او همان را با آبی گوارا میخورد و میفرمود: «مَنْ قَنِعَ بِالْيَسِيرِ، مَلَكَ الْكَثِيرَ» (غررالحکم، ج۵، ص۳۴۲) «هر که به اندک قانع شود، مالک بسیار گردد».
آیتالله مرعشی نجفی، مرجعی که کتابخانهاش گنجینهای جهانی است، به فرزندانش وصیت میکرد: «لباستان را از بازارِ تهران نخرید؛ پارچهای ساده از بازار قم ببرید و خیاطی کنید». اینان مصداق زنده آیه «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (سوره ممتحنه/۶) «بیگمان برای شما در زندگی آنان الگوی نیکویی بود» هستند.
اما جامعه امروز چه میبیند؟! جوانِ دانشگاهی که از شکاف طبقاتی رنج میبرد، وقتی زندگیِ برخی روحانیون را با سفرهای خارجی پرهزینه و خانههای مجلل میبیند، چگونه به وعظهایشان درباره قناعت اعتماد کند؟! اینجاست که سادهزیستی تبدیل به ابزاری انقلابی میشود:
- وقتی روحانی محله، به جای خودروی گران قیمت، با ماشین پراید به دیدار بیمار میرود، عدالت در دل کودک کار خیابان ریشه میدواند.
- وقتی مرجع تقلید، در شبکههای اجتماعی به جای تبلیغ مُد، از کالای ایرانی حمایت میکند، اقتصاد مقاومتی از شعار به عمل تبدیل میشود.
پژوهش دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد جوامعی که رهبران مذهبیشان سادهزیست هستند، ۳۰٪ کمتر در معرض آسیبهای اجتماعی مثل طلاق یا اعتیاد قرار دارند. این آمار، ترجمهای مدرن از فرمایش امام علی(ع) است: «مَنْ أَبْصَرَ بِهِ اهْتَدَى» (نهجالبلاغه، حکمت ۲۰۷) «هر که به او بنگرد، هدایت یابد».
تلنگر پایانی را از زبان جوان ۲۵ سالهای بشنویم که در فضای مجازی نوشت: «آقایونی که ساعت مچیتان قیمت یک خانه است، چطور جرات میکنید از قناعت بگویید؟!». پاسخ را شیخ بهایی چهارصد سال پیش داده بود: «مَدارِسُ العُلَماءِ خَرابٌ وَ قُلوبُهُم عامِرَةٌ... وَ دُورُ الأَغنِياءِ عامِرَةٌ وَ قُلوبُهُم خَرابٌ» (کشکول، ج۱، ص۵۶) «مدرسههای عالمان ویران است، اما دلهایشان آباد... و خانههای ثروتمندان آباد است، اما دلهایشان ویران».
منابع پژوهشی:
۱. نهجالبلاغه، خطبه ۱۶۰ - ترجمه فیضالاسلام
۲. سنن ابی داوود، ج۴، ص۲۲۳ - تحقیق: محمد عبدالعزیز الخولی
۳. بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۷۳، ص۹۸ - مؤسسه الوفاء بیروت
۴. غررالحکم، آمدی تمیمی، ج۵، ص۳۴۲ - انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی
۵. کشکول شیخ بهایی، ج۱، ص۵۶ - انتشارات علمیه اسلامیه
۶. پژوهش «نقش رهبران دینی در تابآوری اجتماعی»، دانشگاه تهران، ۱۴۰۱
🖌 سیدرضا جباری