«عزت بی‌پایان: راز بی‌نیازی، انس و اقتدار در سایهٔ آخرت از زبان علی(ع)»
10 بازدید
موضوع: اخلاق و عرفان
در لحظاتی که قلب آدمی میان وسوسه‌های دنیا و آرمان‌های آخرت به تردید می‌افتد، کلام امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، دریچه‌ای نو به سوی عزت و حقیقت برای او می‌گشاید.  

آن‌گاه که از ایشان پرسیده شد:  
«کَیْفَ یَکُونُ الإِنْسَانُ عَزِیزًا بِلَا مَالٍ وَ لَا عَشِیرَةٍ؟»  
چگونه انسان می‌تواند بدون مال و بدون قوم و خویش عزیز باشد؟  
فرمودند:  
«مَنْ أَصْبَحَ وَالْآخِرَةُ هَمُّهُ، اسْتَغْنَى بِغَیرِ مَالٍ، وَاسْتَأْنَسَ بِغَیرِ أَهْلٍ، وَعَزَّ بِغَیرِ عَشِیرَةٍ»  
«کسی که صبح کند در حالی که دغدغه‌اش آخرت باشد، بی‌نیاز می‌شود بدون مال، مأنوس می‌شود بدون خانواده، و عزیز می‌گردد بدون قوم و قبیله.» (بحارالأنوار، ج۶۷، ص۳۱۸).  
این جمله کوتاه، اما عمیق، دفتری از حکمت را در برابر چشمان جان می‌گشاید.  

آنگاه که «الآخِرَةُ هَمُّهُ» می‌شود، یعنی دل و جان انسان درگیر فردایی است که پایان ندارد، همه‌ی اهداف و نیت‌های او سمت‌وسویی الهی می‌گیرد. در این مقام، دنیا دیگر مرکزیت ندارد، بلکه ابزاری است برای رسیدن به آن «بقاء».  
خداوند در قرآن می‌فرماید:  
﴿مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ﴾  
(سوره نحل، آیه ۹۶).  
و نیز آمده است:  
﴿وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى﴾  
(سوره قصص، آیه ۶۰).  
آن‌که آخرت را همّ خویش سازد، دلبستگی به زرق و برق‌های فانی را رها می‌کند و به سرمنزل مقصود نزدیک‌تر می‌شود.  

در ادامه‌ی سخن، حضرت از استغنا سخن می‌گویند، اما نه استغنایی برخاسته از ثروت، بلکه بی‌نیازی‌ای درونی، که ریشه در تقوا و ایمان دارد. خداوند چنین وعده داده است:  
﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا، وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ﴾  
(سوره طلاق، آیات ۲-۳).  
این وعده، حقیقتی عمیق را بازگو می‌کند: آن‌که خدا را دارد، کم ندارد.  
امام صادق علیه‌السلام نیز می‌فرماید:  
«مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَرْزَقَهُ اللَّهُ الْغِنَى مِنَ النَّاسِ»  
(الکافی، ج۲، ص۱۶).  
این نوع از بی‌نیازی، نه فقط آرامش، بلکه اقتدار روحی به انسان می‌بخشد.  

سپس حضرت به بعدی لطیف‌تر از نیازهای بشری اشاره می‌کنند: انس.  
اما نه انسی زمینی و موقت، بلکه آرامشی ازلی که تنها در یاد خدا یافت می‌شود.  
﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾  
(سوره رعد، آیه ۲۸).  
انسان‌ها در عطش انس و امنیت‌اند، اما اگر دل در دست غیرخدا باشد، تشنگی‌شان پایانی ندارد.  
امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز فرموده‌اند:  
«الْمُؤْمِنُ أُنْسُهُ بِذِكْرِ اللَّهِ»  
(نهج‌البلاغه، حکمت ۲۲۹).  
چنین مؤمنی حتی در خلوت خویش، محرم و همدمی چون خدا دارد، و این انس، عمیق‌تر و ماندگارتر از هر رابطه انسانی است.  

و در نهایت، کلام به عزت می‌رسد، آن صفتی که قرن‌ها انسان برای به‌دست آوردنش، قبیله‌ها، قدرت‌ها و ثروت‌ها را به خدمت گرفت. اما حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند که عزت واقعی نیازی به قبیله ندارد.  
﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾  
(سوره منافقون، آیه ۸).  
امام باقر علیه‌السلام نیز چنین می‌فرماید:  
«مَنْ أَرَادَ عِزًّا بِلَا عَشِيرَةٍ، وَهَيْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ، فَلْيَخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِيَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَتِهِ»  
(تحف‌العقول، ص۲۹۵).  
چنین عزتی، برخاسته از درون است، نه وابسته به بیرون؛ استوار بر کرامت انسانی، نه تکیه بر تبار و قدرت.  

با نگاهی ژرف‌تر، درمی‌یابیم که این حدیث، نه صرفاً یک توصیه فردی، بلکه بازتعریفی از ارزش‌های اجتماعی است. اگر محور زندگی آخرت باشد، مال، وسیله‌ای محدود خواهد بود، نه هدفی بی‌پایان. خانواده، نعمتی خواهد بود که مسیر بندگی را هموار می‌کند، نه مانعی برای آن. عزت، نوری خواهد بود که از طاعت می‌تابد، نه سایه‌ای که از قبیله می‌آید.  

در واقع، این نگرش با اصل بنیادین قرآن همسو است:  
﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾  
(سوره حجرات، آیه ۱۳).  
و این سخن، جوهره‌ی عدالت الهی و منطق عقلانی اسلام را نمایان می‌سازد؛ که معیارها باید بر اساس تقوا، توکل، و توجه به آخرت باشد، نه بر محوریت مظاهر گذرا.  

آری، انسانی که همّ آخرت دارد، اگرچه بی‌مال است، اما غنی است؛ اگرچه تنهاست، اما آرام دارد؛ اگرچه بی‌قبیله است، اما عزیز است. و این همان الگویی است که می‌تواند دل‌های خسته از ظاهرگرایی و وابستگی‌های سست دنیوی را به سوی نگاهی ژرف‌تر و انسانی‌تر بکشاند. چنین متنی، نه‌تنها بر دل‌ها می‌نشیند، بلکه بیدارشان می‌سازد، و این همان کاری‌ست که سخنان علی علیه‌السلام همیشه با جان آدمی کرده‌اند.

✍️ سیدرضا جباری